پایان پروژه
سلام بالاخره این پروژه شیر گرفتن سید محمد ما هم به پایان رسید دیگه الان حتی سراغشم نمیگیره! خوب خدا رو شکر بچه ام همکاری کرد و اون قدر ها که می ترسیدم ترسناک نبود مامانی این قدر غرور داری که نمی گفتی که شیر میخوای ، همین که میگفتی ایشم میگفتم مامانی یادت نیست اوف شده بدون معطلی می گفت این چی چیه ؟ الهی قربونت برم که اینقدر برا خودت غرور داری الهی بمیرم برات یه روز ظهر چقدر گریه کردی و اشک مامانی رو هم در آوردی ولی بازم نمی گفتی ایش فقط گریه بود و گریه و داد و کتکایی که به مامانی میزدی !!!! ر گلم تو این دو هفته که ایشت اوف شده بود خیلی مامانی رو مقصر میدونستی و چقدر به خاطر اینکه مواظب ایشت نبودم کتک خور...
نویسنده :
مامانی
12:21